دوست داشتم اگر همه صبح به صبح یکبار زنگ میزدند و حالم را میپرسیدند، تو روزی سه بار زنگ میزدی تا جویای حالم بشوی!
دوست
داشتم وقتی مریض میشوم اگر همه با یک پیام بهم توصیه میکردند که زودتر
دکتر بروم، تو سریع خودت را میرسوندی جلوی در خونه و زنگ میزدی میگفتی
"بیا پایین، با خودم میریم دکتر"
راستش دلم میخواست وقتی همه هفتهای یک بار از سر دلتنگی به من سر میزدند، تو هفتهای هفت بار دلتنگم میشدی و به دیدنم میآمدی!
دلم میخواست وقتی تولدم میشد
به جای اینکه مثل همه آدمها یک پیغام تبریک بفرستی برای رفع تکلیف
به دیدنم میآمدی و از روزها قبل به این فکر میکردی که چطور میتوانی خوشحالم کنی!
خب من دلم میخواست تو با همه آدمهای اطرافم فرق کنی!
اگر قرار بود مثل "همه" باشی
خب همه بودن!
من دوست داشتم تو "خاص" باشی
نه کسی شبیه به همه!
یک خاصِ تکرار نشدنی!
نه کسی که حرفهایش، وجودش، نگاهش
به اندازه همه آدمها باشد!
تو باید بیشتر بودی!
بیشتر از همه آدمها!
درباره این سایت